نوشته شده توسط : غلامرضا بدری

قسمت شانزدهم

مهمّ‌ترین نکات در رسم‌الخط و نوشتن :

الف ) یک شکل نوشتن :

یک واژه در تمام متن به یک شکل نوشته شود. این ایراد ظاهراً خیلی پیشِ پا افتاده است. امّا در بسیاری از کتاب‌هایی که در کرمانشاه چاپ می‌شود وجود دارد.

ب ) زیبایی ظاهری :

توجه به زیبایی در رسم‌الخط با حفظ اصول دیگر

شکل واژه‌های « ذانستن » ( دانستن ) ، « سُزانن » ( سوزاندن ) ، « چُزانم » ( چه می‌دانم ) ، قُش ( جغد ) گرچه درست است ، امّا به صورت « زانستن » ، « سوزانن» ، « چوزانم » و « قوش » زیباتر به نظر می‌رسد.

گرچه رعایت نیم‌فاصله در واژه‌های مرکب ضروری است ، امّا گاهی به زیبایی ترکیب آسیب می‌رساند :

در واژه‌های مرکب که جزء اوّل آنها در آخرش حروف مجزا مثل « د ، ذ ، ر ، ز ، ژ ، ا ، و » قرار گرفته است که به حرف بعدی نمی‌چسبند نباید تکواژ دوم را با نیم‌فاصله پس از تکواژ اوّل قرار داد زیرا باعث تغییر شکل و زشت شدن و غلط خواندن واژه‌ی مرکب می‌شود. مثلاً « خیروری‌ناتی » ( خیرندیده ) را باید با فاصله نوشت « خیر و رّی ناتی » ( خیر ندیده ) یا « سرولی‌شیویای » ( سر و لی شیویای ) ، امّا می‌توان « ژان‌له‌دل‌چی » ( درد به‌شکم‌رفته ) را با نیم‌فاصله نوشت.

ج ) رعایت اصول دستورزبان فارسی با حفظ استقلال  :

 در نوشتن واژه‌ها و قوانین حاکم بین اجزاء جمله تا جایی که گویش کردی با فارسی قابل انطباق و مقایسه است و دقّت در تفاوتِ زبان فارسی با گویش‌های کردی کرمانشاهی.

د ) نوشتن واژه‌های فارسی و عربی به شکل اصلی آنها :

واژه‌های فارسی و عربی در نوشتن کردی با رسم‌الخط فارسی به همان صورت و با همان حروفی نوشته ‌شوند که در فارسی هست. حروفی که نشان‌دهنده‌ی صداهای عربی هستند ( ث ، ح ، ذ ، ص ، ض ، ط ، ظ ، ع ، غ ) در این رسم‌الخط حذف نمی‌شوند. واژه‌های مشدّد با علامتِ تشدید و واژه‌های دارای همزه به همان صورت عربی نوشته می‌شوند. تغییر شکل واژه‌های دارای این حروف و نشانه‌ها با توجه به این که در فارسی و حتی کردی سورانی از الفبای عربی استفاده شده و خودِ آنها هم ریشه‌ی عربی دارند ، لزومی ندارد. چون ایرانیان که خواندن فارسی را آموزش می‌بینند ، با شکل این واژه‌ها آشنا هستند خیلی راحت‌تر می‌توانند متن را بخوانند و با توجه به شکل ظاهر کلمه ، حتی اگر در کردی کرمانشاهی تغییر مختصری هم کرده باشد ، پی به ریشه‌ی آن می‌برند. مثل ؛ انصاف ، اَلله ، بَطال ( از ریشه‌ی بِطالت که فارسیِ آن با تشدید نوشته می‌شود ) ، بغداد ( که در اصل یک واژه‌ی فارسی است ) ، طما ( طمع ) ، عصر ( اشک ) با توجه به واژه‌ی هم‌خانواده عصاره ، صایَو ( صاحب ) ، حیز ( خیز ) ؛ مثال : حیز گِر ، معادل برخیز. حُشک ( خُشک ) به تغییر حرف « ح » به « خ » توجه شود.  ، ضری ( ضریع ) ، اَتَر ( اثر ) ، طانه ( طعنه ) ، صو ( صبح ) ، قصه ( سخن ) ، ظلم ( ظلم ) ، ضایف ( ضعیف ) ، ذَین ( ذهن ) ، ...

البتّه همیشه مشابهت‌ها نباید مبنای توجه باشد. تفاوت‌ها هم در معنی و شکل باید دیده شود. مثلاً بعضی افراد واژه‌ی « خاس » ( خوب ) را که واژه‌ای کردی است ، با « خاص » فارسی اشتباه می‌کنند.

ج ) واژه‌ها از هم جدا و کامل نوشته شوند :

در ابتدا این نکته که واژه‌ها هنگامِ نوشتن نباید به هم چسبانده شوند امری بدیهی و آسان به نظر می‌رسد ، امّا وقتی به کتاب‌های قدیمی فارسی نگاه می‌کنیم می‌بینیم که این موضوع قبلاً در خیلی از کتاب‌ها رعایت نشده ، ولی هم‌اکنون بسیار رعایت می‌شود. امّا در کرمانشاه که کردی‌نویسی با رسم‌الخط فارسی و ساده هنوز در ابتدای کار خود است ، این موضوع می‌شود گفت اصلاً رعایت نمی‌شود. کتاب‌های کردی قدیمی که به هورامی نوشته شده‌اند نباید ملاک قرار گیرند ، چون رسم‌الخط آنها بسیار ابتدایی است و مبنی بر اصول تعریف شده‌ای نیست و بحث زبان هورامی هم موضوع دیگری است.

 این از اصول اوّلیه‌ی نوشتن است که اسم و ضمیر ، فعل و ضمیر ، حروف ربط ، اضافه ، معرفه و ... باید طبق اصولی کنار هم قرار گیرند. ضمیر متّصل باید فقط در صورتی به اسم یا فعل چسبانده شود که زیبایی آن از بین نرود و باعث حذف صدای آخر نشود. اگر صدای آخر   « ـَ » بود ( که البته باید به صورت « ﻪ ، ﻩ » نوشته شود ) ضمیر به هیچ‌وجه نباید به واژه چسبانده شود. چسباندن واژه‌ها باعث شکسته شدن و از بین رفتن اجزاءِ آخر آنها می‌شود بدون این که متوجه شویم.



:: بازدید از این مطلب : 275
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 18 دی 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : غلامرضا بدری

قسمت پانزدهم

جدول شماره شش

واژه‌ی چه در گویش کردی کرمانشاهی :

در جمله‌ی « چُزانِم » ( چِه می‌دانم ) نکته‌ای نهفته است. فعل با کدام صیغه ( می‌دانم ، می‌دانی ... ) نوشته شود مورد بحث نیست. این جمله به صورت یک کلمه‌ در کردی خوانده می‌شود و ممکن است بعضی‌ها فکر کنند یک کلمه‌ی ساده است ، امّا از روی معنی آن می‌توان فهمید که دو کلمه است که از ترکیب « چُ » و « زانِم » درست شده است. زانم فعل است و    « چُ » همان « چِه » فارسی است. اگر دقّت کرده باشید صدای آخر آن به « ـُ » ختم شده است و این یک مورد استثنا در کردی و فارسی است. من هیچ واژه‌ای در کردی یا فارسی ندیده‌ام که به صدای« ـُ » ختم شود بجز « دو » . در واقع واژه‌ی « چه » فارسی ، در کردی با سه صدای « ـَ ، ـُ ، ـِ » خوانده می‌شود که می توان « چَ » را مثل بقیه واژه‌های مشابه در کردی این‌طور نوشت « چه » ( چه بِکه‌م )  و « چِ » را برای مشخص شدن از واژه‌ی قبلی با صدا در زیر آن « چِه » ( چِه آیمی‌گه ) و « چُ » را دو جور می‌توان نوشت « چُه » ( چُه‌زانم ) یا « چو » ( چوزانم ).

حذف علامت « ـَ » وقتی به جای آن از علامت‌های « ﻪ ﻩ » استفاده می‌شود.

در کردی وقتی در آخر کلمه از صدای « ـَ » استفاده می‌کنند ، علامت « ـَ » را روی حرفِ قبل از آخر نمی‌گذارند آن را به این صورت می‌نویسند : « چه » ، « بکه ». ، چون همان علامت آخر « ه » خودش صدای « ـَ » است. نیاز نیست این‌طور نوشته شود : بکَه ، چَه .



:: بازدید از این مطلب : 153
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 17 دی 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : غلامرضا بدری

قسمت چهاردهم

جدول شماره پنج:

در جدول شماره پنج کلمه‌ی « گه » ( نشانه‌ی نکره « گ » + مخففِ فعل است « ه » ) با نشانه‌ی معرفه « گه » تفاوت دارد. نشانه‌ی معرفه خودش پیش از ضمیر قرار می‌گیرد:      « گه‌ی » امّا در اینجا « گه » را نمی‌توان به ضمیر « ی » چسباند.

حرف « گ » علاوه بر کمک به تلفّظ اسمِ نکره پیش از نشانه‌ی فعل محذوف ، در جاهای دیگر هم به خواندنِ راحتِ بعضی واژه‌ها پیش از نشانه‌های دیگر کمک می‌‌کند :

الف ) در خواندن اعداد یک و دو و سه پیش از « یان » ( شان ) :

هردوگ‌یان مَنِن ، یه نیه یَکی‌گ‌یان نیم مَن بو ! ( هر دوتاشان مَن هستند ، این نیست یکی‌شان نیم مَن باشد )

 هر سِه‌گ‌یان ( هر سه‌تاشان )

ب ) در خواندن اسم‌های نکره پیش از ضمایر ملکی ( جدول شماره شش ) :

بِرّی‌گ‌یان ( گروهی‌شان ) ، دو سی‌گ‌یان ( دو سه تایشان ) ،

ج ) به جای « که » : تا اَوره‌گ خُوارد دامَ لی ( تا آنجا که خورد ، او را زدم.

د ) در خواندنِ اسم‌ها پیش از « ش » ( هم ) و « و » :

خدای‌گ‌یش هس. ( خدایی هم هست. )

نانی‌گ و گای وَ لای چوی یَکه ! ( نانی و گاوی پیش او مثل هم هستند. )



:: بازدید از این مطلب : 136
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 16 دی 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : غلامرضا بدری

قسمت سیزدهم

نکته‌هایی در باره‌ی خصوصیات بعضی واژگان در گویش کردی کرمانشاهی و بررسی مقایسه‌ای آنها با واژگان فارسی  :

نشانه‌ی اضافه ( نقش‌نمای اضافه ) در کردی به دو صورت « ـِ » و « ـَ »  :

در فارسی برای بیان نسبتِ اضافه بین دو اسم از صدای « ـِ » استفاده می‌شود مثلِ     « مادرِ من » در کردی هم چنین است مثلِ « دالِگِ مه » امّا هنگامی که حرف تعریفِ « گه » پس از اسم می‌آید ، در انتهای اسمِ پیش از آن صدای « ـَ » می‌آید : « دالِگَ‌گه‌م »

تفاوت شکلِ ضمیر تو در گفتن و نوشتن :

ضمیر « تو » در گویش کردی کرمانشاه هنگامی که به صورت متّصل به کار می‌‌رود ، گاهی « د » خوانده می‌شود. امّا تلفّظ آن به صورت « د » دلیل بر این نیست که ما آن را به همین صورت بنویسیم ، زیرا در نوشتار باید به ریشه‌ی واژه ، که در اینجا ضمیر « تو » است ، توجه کرد نه به تغییر واژه در گفتار. مثلاً ما در فارسی واژه‌ی « اجتماع » را هیچ‌وقت به صورت بیان شده‌ی « اشتما » نمی‌نویسیم. یا واژه‌ی « وجدان » را که « وژدان » تلفّظ می‌شود ، به صورت دوّم نمی‌نویسیم. یا عنبر را به شکل گفتاریِ « عمبر » نمی‌نویسیم.

حرف نکره‌ی « گ » :

در مورد حرفِ تعریف « گه » صحبت خواهد شد. حرف « گ » نشانه‌ی نکره است. گرچه در کردی هم مثل فارسی نشانه‌ی نکره در اصل همان حرف « ی » است ، امّا چون در زبان گفتاری کردی فعل حذف می‌شود و حرف « ی » نمی‌تواند به شناسه‌ی باقیمانده از فعل بچسبد و تلفّظ آن بسیار سخت و غیرطبیعی است ، حرف « گ » به عنوان دوّمین نشانه‌ی نکره بین اسم و شناسه‌ی شخصی فعل قرار می‌گیرد. مثلاً در کردی می‌گویند : « پیای‌گِم کِرِنی » ( مردی هستم کرندی. ) اگر دقّت کنید در جمله‌ی کردی فعل « هست » حذف شده و بدون اضافه کردنِ « گ » جمله در کردی می‌شود « پیای‌م کِرِنی » که تلفّظ آن بسیار سخت است. حتی در فارسی هم به همین مشکل برمی‌خوریم : « مردی‌م تهرانی. »

در کردی با اضافه کردنِ « گ » مشکل حذف فعل حلّ شده ، امّا در فارسی فعل را می‌گویند: « مردی هستم تهرانی. » شاید هم به ندرت این‌طور بگویند : « مردی‌اَم تهرانی. »



:: بازدید از این مطلب : 165
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 15 دی 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : غلامرضا بدری

قسمت دوازدهم

تفاوت زبان نوشتار و زبان گفتار :

مشکل اصلی این است که رسم‌الخط و دستورزبان برای زبان نوشتاری ابداع شده است ، رسم‌الخط و دستور زبان فارسی با توجه به مقتضیات زبان نوشتاری فارسی ، صداهای موجود در آن و ساختار واژگان و جمله در آن درست شده است. در حالی که گویش کردی کرمانشاهی یک زبان محاوره‌ای و گفتاری است. ما یک زبانِ گفتاری و عامیانه را می‌خواهیم با زبانِ نوشتاری بنویسیم. ساخت زبان گفتار با نوشتار متفاوت است. نوشتار و گفتار در نوع و چینش واژگان ، نحوه‌ی ارتباط آن واژه‌ها ، اِعراب‌‌گذاری و حذف و اضافه شدن نشانه‌ها و حروف ، استفاده از اصطلاحات و زبانزدها و دخیل شدن گویش‌ها و لهجه‌ها ، دخالت لحن و حالت بیان در گفتار و ... با هم تفاوت دارند و این موضوع کار را پیچیده می‌کند.

حتی برای نوشتن لهجه‌ی فارسی هم در نحوه‌ی رعایت دستورزبان فارسی مشکل وجود دارد ، چه برسد به این که برای لهجه و گویش دیگری از آن استفاده کنیم. فرض کنید بخواهیم مطابقِ لهجه‌ی مردم تهران متنی را بنویسیم. مثلِ بعضی نویسندگان معاصر که سعی بر نوشتن گفته‌ها و اصطلاحات و ... مردم تهران کرده‌اند. این مطابقت هر لحظه مشکلی ایجاد می‌کند.

مثلاً در فارسی می‌نویسند « او را به خانه‌ی مادرش ببر. » ، امّا می‌گویند « ببرش خانه‌ی ننش » و در کردی می‌گویند « بِوَرَی مال دالگِی ». این جمله‌ی گفتاری کردی را نمی‌توان با قواعد دستوری جمله‌ی اوّل نوشت ، مثلاً اگر فعل را بیاوریم آخر جمله و بنویسیم « مال دالِگی ِبوَرَی » جمله بی‌معنی می‌شود. گرچه حقّ نداریم چنین کاری بکنیم. در جمله‌ی فارسی « او را به خانه‌یِ مادرش ببر » شش واژه وجود دارد و اینجا سه واژه. حتی اگر تعداد واژگان برابر باشد نمی‌توان به طور مکانیکی چینش کلمه‌ها را عوض کرد و اگر هم بخواهیم این کار را بکنیم مترادف تک‌تک واژه‌ها وجود ندارد که در جای آنها قرار دهیم و اگر به فرض محال این چنین هم باشد و بتوانیم این کار را بکنیم جمله‌ی کردی دیگر معنی و مفهوم خود را از دست می‌دهد.

تنها کاری که در مورد جمله‌ی بالا می‌توان کرد اصلاح شکل نوشتاری واژه‌ی « بوَرَی » به « بوه‌ره‌ی » است با این تحلیل که این واژه چهار جزء دارد : « بِ + وه + ره + ی » و شامل اجزاء زیر است :

 بِ ( علامتِ فعل امر ) + وه ( بنِ مضارع فعلِ بردن با تغییر شکلِ حرف « ب» به « و » ) + نشانه‌ی مفعولی در فعل متعدّی + ضمیر متصلِ مفعولی سوّم شخص مفرد ،

 چون حروف اصلی کلمه را نباید و نمی‌توان با نشانه‌های « ـَ ، ـُ ، ـِ » نوشت ، پس بُنِ مضارع فعل بُردن را هم نمی‌توانیم به صورت « وَ » بنویسیم ، همان‌طور که در مورد تمام افعال مشابه این موضوع صادق است. در مورد علامتِ مفعول هم همین طور.



:: بازدید از این مطلب : 141
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 14 دی 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : غلامرضا بدری

قسمت یازدهم

جدول های شماره دو، سه و چهار



:: بازدید از این مطلب : 144
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 13 دی 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : غلامرضا بدری

قسمت دهم

آواشناسی و رسم‌الخط در زبان فارسی و گویش‌های کردی

الفباءِ سورانی :

الفباء سورانی برای نوشتن کردی کرمانشاهی از الفباء فارسی بهتر است امّا رسم‌الخط سورانی را هیچ کرمانشاهی به راحتی نمی‌تواند بخواند. کسانی که خواندن کردی سورانی را آموخته‌اند می‌توانند آن را با زحمت و به کندی بخوانند. این رسم‌الخط گرچه از الفبا و رسم‌الخط فارسی اخذ شده امّا تغییراتی در آن داده شده که در اینجا مختصری به آنها اشاره می‌گردد :

الف ) حروف « ث ، ذ ، ص ، ض ، ط ، ظ » در آن حذف شده است.

ب ) حروف « ح ، ع ، غ » کماکان در آن باقی مانده اند. در کردی سورانی صداهای حلقی عربی « ح ع » از مخرج عربی ادا می‌شود. به قول مرحوم بهار :

« اکراد آریایی‌نژاد به سببی که بر ما پنهان‌ست حروف ویژه‌ی عربی را مثلِ خودِ عربان از مخرج ادا می‌کنند ، در حالی که بعضی از مخرج‌های قدیم آریایی را که دیگر ایرانیان فراموش کرده‌اند مانند    « خو » و  واوهای مجهول و غیره را هم در کمال صحت ادا می‌کنند و این عجیب است »

ج ) حروف « ڵ ، ڕ ، ڤ ، ۆ ، ێ » به آن اضافه شده که :

حرف « ڵ » برای « ل فخیم » ،

حرف « ڕ » برای « ر فخیم » ،

حرف « ڤ » برای واو فارسی ( صدای v انگلیسی )  ،

حرف « ۆ » برای مُصَوتِ « ـُ » ،

حرف « ێ » برای یک مٌصَوتِ خاص در گویش سورانی به کار می‌رود که در بعضی واژه‌ها جایگزین « ـِ » در فارسی است ، امّا آن را کمی خفیف‌تر از « ای » و بین « ـِ » و « ای » می‌خوانند. این مصوت به « ای » فخیم گویش کرمانشاهی نزدیک است.

د ) در کردی سورانی صدای « ـَ » را در همه جای واژه اوّل ، وسط و آخر به شکل‌های « ﻪ ، ﻩ » می‌نویسند. صدای « ـُ » را به شکل « ۆ » می‌نویسند و صدای « ـِ » را چون در گویش خود ندارند نمی‌نویسند و نشانه‌ای هم برای آن در نظر نگرفته‌اند و در واژه‌هایی که صدای« ـِ » دارد ، آن را یا شبیه صدای « ی » می‌خوانند یا تقریباً شبیه ساکن و حرکتی برای آن نمی‌گذارند. گرچه در بعضی کتاب‌های مربوط به آوانویسی و الفبای سورانی « ـِ » را معادل « ێ » می‌گیرند ، امّا در کردی سورانی تلفّظ صدای « ـِ » ‌‌‌آن‌طور که در فارسی و همچنین کردی کرمانشاهی هست وجود ندارد.

ه ) در زبان فارسی و همچنین کردی هیچ کلمه‌ای با مٌصَوت شروع نمی‌شود. در رسم‌الخط کردی در ابتدای واژه با نوشتنِ همزه « ء » قبل از مٌصَوت و چسباندن به آن، صدای « ا » را به شکل « ﺋا » ، صدای « او » را به شکل « ئوو » ، صدای « ای » را به شکل « ﺋﻴ » ، صدای « ـَ » را به شکلِ « ﺋﻪ » و صدای « ـُ » را به شکلِ « ﺋۆ » می نویسند. در وسط و آخر مٌصَوتِ بدون همزه را به شکل‌های « ا ، وو ، ﻴ ، ﻪ ، ۆ  ، ی » می‌نویسند.

و ) مُصَوَتِ « و » بین « ـُ » و « او » را اضافه کرده‌اند.

ز ) در رسم‌الخط سورانی حروف مُشدّد را دو بار می‌نویسند.

الفباء سورانی به طورِ کامل همه‌ی صداهای زبانِ کردی را در بر نمی‌گیرد. پنج صدای ترکیبی زبان کردی « وی فخیم ، وی رقیق ( واو مجهول ) ، نگ ، خُوَ ، خُوا » و صدای صامتِ « ی » فخیم هیچ نشانه‌ای ندارند.

در کردی کرمانشاهی واج‌های « ح » و « ع » وجود ندارند ، امّا « غ » به کار می‌رود.

مردم سورانی زبان صدای « ـُ » را تقریباً به صورت « ـ و » می‌گویند و صدای « ـِ » را تقریباً به صورت « ـ ی » ، در واقع صدای «  ـِ » را ندارند ، هر دو را اشباع می کنند. در کرمانشاه چنین نیست.

در رسم‌الخط کردی سورانی نوشتن واژه‌های مرکب با رعایت نیم‌فاصله باعث می‌شود که گاهی شکل کلی واژه ناآشنا شود ، چون بقیه‌ی اجزاء آن نیز با نوشتن صدای « ـَ » به صورت  « ه » از هم جدا شده‌اند ، پیشوندها و پسوندها و ضمیرها و ... اگر با نیم‌فاصله به کلمه متصل گردند ، قابل تفکیک از بقیه‌ی اجزاء اصلی کلمه نیستند.

مهمّترین عاملی که باعث بیگانگی رسم‌الخط سورانی از فارسی شده ، اختصاص نشانه‌های « ﻪ ﻩ » به صدای « ـَ » در وسطِ واژه‌ها است که باعث ایجاد فاصله بین اجزاء کلمه شده و در جاهایی که در نوشتن ، ایجاد نیم‌فاصله بین اجزاء واژه رعایت نشود ، به کلی باعث سردرگمی خواننده می‌شود. عامل دیگر دوبار نوشتن حروف مُشدّد به جای علامت تشدید است. عوامل دیگر نیز همچون تغییر شکل حروف واژه‌های فارسی و عربی به خاطر حذف حروف « ث ذ ص ض ط ظ » و نوشتن همزه « ﺋ » در ابتدای واژه‌ها به جای « ا » ، به کارگیری « وو » به جای « و » و نوشتن « و » به جای « ـُ » نیز در این جدایی نقش دارند.



:: بازدید از این مطلب : 604
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 12 دی 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : غلامرضا بدری

قسمت نهم

ب ) مشکل نوشتن صدای « -َ » در انتهای واژه های زبان کردی با رسم الخط فارسی :

مهم ترین تفاوت ساختِ واژگان کردی با فارسی این است که تعداد زیادی از واژه های کردی ، از جمله فعل ها به صدای « -َ » ختم می شود. چون در زبان فارسی هیچ واژه ای به صدای « -َ » 

، یا « -ُ » ختم نمی شود، نشانه ای هم برای این صداها در آخر کلمه وضع نشده است و هر کدام دو صورت دارند. در ابتدای کلمه و در وسط کلمه. « اَ ، -َ » و « اُ ، -ُ » . برای واژه هایی که به صدای « -ِ » ختم می شوند چهار شکل منظور شده است « اِ ، -ِ ، ه آخر چسبان، ه تنها » که دو شکل آخر در پایان کلمه می آیند. مثل « خانه » ، « رفته » ، « آمده » و ... در کردی برای نوشتن صدای « -َ » در پایان واژه ها کاری که منطقی به نظر می رسد به کار بردنِ همان  نشانه های « ه آخر چسبان و ه آخر تنها » است.

آواشناسی و رسم الخط در زبان فارسی و گویش های کردی

ادامه دارد.

 



:: بازدید از این مطلب : 142
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 11 دی 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : غلامرضا بدری

قسمت هشتم

در مورد وجود صداهای کردی و به طور خاص صدای « خُوَ » ( خُوَ ) استاد بهار در کتاب سبک شناسی جلد اول می گوید :

« 17- خُوَ - این حرف در قدیم یک حرف و بعدها دو حرف مرکب نوشته می شده است، و شکل پهلوی آن «خو » است، چنان که شکل اسلامی آن نیز « خو » بوده است و واو مخصوص را که بعد از حرف « خ » قرار می گرفته است « واو معدوله »  می نامیده اند و تلفظ آن ترکیبی از « خ » و « و » بوده چون « خُوَتای » و « خُوَرزمی » و « خُوَرآسان » و « خورشید » و در تلفظ آن بایستی حرف اول را ابتدا به ساکن خوانده واوی مفتوح را در آن فرو برد، در قرون اخیر تلفظ این حرف فراموش شد و تنها کردان مغرب ایران آن را درست تلفظ می کنند... و تازیان نیز این حرف را نداشته و ندارند، بنابراین « خُوارزم » را « خَوارزم » به فتح خا  و به تصریح واو گویند و گاه واو بعد از خ حذف می شود مثل خراسان و خرداد... » ( محمدتقی بهار، سبک شناسی ، ج اول ، ص 191) 

« و نیز چند صوت از اصوات اوستایی است که در خط امروزی ما نیست، ولی خود آن صداها در زبان فارسی دری بوده و بعضی از آنها هنوز هم هست.  اما خط ما برای آنها شکل یا صوت معینی ندارد مثل واو یا یاء مجهول و « آنگ » و ذال معجمه...

***

نزدیکتر بیاییم در عهد فردوسی نیز حروف با صدا و بی صدایی بوده است که به طرزی خاصی تلفظ می شده و امروز به واسطه ی تطَّور مخارج و عدم نگهبانی و مواظبت ، آن اصوات و مخرج ها از بین رفت است. مانند تلفظ یاهای مجهول ، از قبیل شیر ، دلیر ، چیر ، دیر ، شمشیر ، زیر ، سیر ضد گرسنه و غیره که ادای آنها با پذیر ، دلگیر ، پیر ، سیر تفاوت داشته و از این رو با هم قافیه نمی شده است و امروز یکسان گفته می شود- و واوهای مجهول چون واو روز و افروز - و واو هنوز همچنین واو تنوز  و واو ستور و حور و واو گوی و واو موی و خروس و عروس که قسمت اول همه مجهول و دسته ی دوم همه معروف است. و یاء مجهول یائی است بی اشباع مانند یاء اصلی و به همین سبب اساتید یاهای مجهول را با الف مماله قافیه می بسته اند... 

و این یاها و واوهای مجهول باقیمانده ی حروف مصوته ی اوستای است... در عهد فردوسی « خورشید » را که ما بر وزن « پُرسید » ادا می سازیم « خُوَرشیذ» به فتح خا و واو معدوله و قسمت متمم « شیذ » را که تقریباً مابین شاذ و شَیذ به فتح شین و با ذال معجمه تلفظ می کرده اند و « خدای » را که ما بر وزن « شما » ادا می نماییم در زمان فردوسی « خُوَذای » به واو معدول به زبان می آورده اند و ...و « خود » و « خوش » را «خَذ » و « خَش » به فتح اول به زبان می راندند. ... اکراد آریائی نژاد ... بعضی از مخرج های قدیم آریایی را که دیگر ایرانیان فراموش کرده اند مانند « خو » و واوهای مجهول و غیره را هم در کمال صحت ادا می کنند... ! » ( محمدتقی بهار ، سبک شناسی ، ج 1 ، صص 195-193)



:: بازدید از این مطلب : 120
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 10 دی 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : غلامرضا بدری

قسمت هفتم

صداهای موجود در جدول شماره یک در بیشتر گویش های زبان کردی وجود دارند، اما در رسم الخط سورانی برای صداهای مرکب نشانه ای در نظر گرفته نشده.

نکات قابل ذکر در مورد صداهای جدول شماره یک:

الف ) صدای « ل » فخیم: در کلمه هایی مثل « دالِگ » ( مادر ) ، « پلو » ( پلو ) . این صدا شبیه تلفظ عربی با تجویدِ صدای « ل » در کلمه ی جلاله ی الله است.

ب ) صدای « ر » فخیم : مثل « کُرّ » ( پسر ). شبیه تلفظ صدای « ر » با تشدید.

ج ) صدای « ای » فخیم: در کلمه ی « بیل » ( به معنی ابزار کار ). در فارسی در واژه ی بیل ، هم «ی » و هم « ل » رقیق تلفظ می شوند، اما در کردی این دو صدا هر دو فخیم گفته می شود و « بیل » با لحن فارسی، در کردی معنی « بگذار » می دهد.

د ) صدای « و » صامت: مثل « اول » ( اوّل )، « وِلی که » ( ولش کن ) . در فارسی معمولاً صدای « و » نزدیک به « ف » تلفظ می شود. مثال آشنا کلمه ی « گاو » است. در فارسی کلمه ی دیوار را با تلفظ عامیانه دیفال هم می گویند. اما در کردی این صدا مثل عربی تلفظ می شود و هنگام ادای آن دهان گرد می شود.

ه ) صدای « وی » رقیق: در واژه هایی مثل « موی » ( مو ) ، « شوی » ( شوهر ) ، « روی » ( رو ) ، « توی » ( توت ) ، « سویر » ( سور )، ... این صدا از ترکیب دو صدای « و » و « ی » ایجاد می شود. اگر دقت کنید صورت نوشتاری آن ( موی ، ... ) در فارسی هم وجود دارد، اما فارسی زبان ها توانایی آادی آن را از دست داده اند.

و ) صدای « وی » فخیم: در واژه های « شویم » ( شخم ) ، « مویره » ( مهره ) ، « نوی » ( نه ) ، « هَسویل » ( آبگیر ) ، « توینا » ( توانایی ) ، « خوین » ( خون ) ، « تویم » ( تخم ) ، « کوی » ( کوه ) ، « کوینه » ( کهنه ) ، « سویر » ( سرخ ) ، « دویَکه » ( دیروز ) ، ....

برای تشخیص و تفکیک دو نوع صدای « وی » در کردی ، مثال « سویر » را در نظر بگیرید. با تلفظ با « ی » رقیق، به معنی سور ( جشن ) است و با تلفظ « ی » فخیم به معنی سرخ. مثال جالب دیگر این ضرب المثل است:

« حَسویره ، آگر سویره! » ( مادر زن بد آتش سوزان است! ) در این مثال در کلمه ی حسویره یا خسویره ( مادر زن ) با صدای « وی » رقیق و سویر ( سرخ و داغ ) با صدای « وی » فخیم تلفظ می شود. مثال دیگر اصطلاح های زیر است. در « نویرّی گیراس! » ( نفرینش اثر دارد ) و « نویری پریه » ( نورش پریده است ) دو نوع صدای « وی آ» آمده است.

ز ) صدای « نگ » : مثل « ژنگ » ( زنگ ) ، « قِرژنگ » ( خرچنگ ). « نگ » به صورت یک صدا از بینی تلفظ می شود.

ح ) صدای « خُوَ » : مثلِ « خُوه م » ( خودم ، می خورم ) ، « خُوَر » ( خورشید ) ، « خُوَیشک » ( خواهر ). این صدای گاهی خود به تنهایی یک واژه است؛ مثلِ « خُوه » ( خود ) یا  ( بن مضارع خوردن ) ، گاهی قسمتی از واژه ، مثل « خُوَزیا » ( کاش ).

ط ) صدای « خُوا » مثلِ « خُوا » ( نمک ) ، « خُوار » ( پایین ) ، « خُوازدن » ( زن گرفتن ) . تلفظ قدیم واژه های خواهر ، خواستن و خواب هم این طور بوده است. به تشابه خُوازدن و خواستن توجه کنید.

ی ) صدای صامت « ی » فخیم» مثلِ « دایه » ( مادر ) ، معمولاً با مُصَوَت « ای » فخیم یکی انگاشته می شود.

ک ) صدای « غ » شبیه تلفظ عربی آن



:: بازدید از این مطلب : 176
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 9 دی 1397 | نظرات ()